83/8/14 است من از دانشگاه به خانه
برگشتم و دیدم که رضا ایستاده و در حال دویدن است خیلی تعجب
کردم خودش هم خیلی خوشحال بود.رضا خیلی شیرین شده و به قول
معروف از ترک دیوار هم خنده اش میگیرد قایم موشک بازی میکند و
میگوید:"تت". فعلا به توپ هم میگوید:"توووو" و وقتی میخواهد
ناز کند میگوید:"ششششششششش".
اما از امروز بگم: امروز چهارشنبه
است و احتمالا فردا سر کله اش باید پیدا بشود چونکه عاشورا و
تاسوعا تعطیل است. کم کم هم با ید حرف زدن را شروع کند.
رضا عکس زیاد دارد اما اسکن نشده و
فعلا دنبال یک اسکنر می گردم تا آنها را اسکن کنم.
op. ., m
/5555555, m w CV
رضا
از اول مهر امسال (1384) مجبور است به مهد کودک برود. اما
زیاد از آنجا خوشش نمی آید و مدام گریه می کند. دانتی هم
زیاد دوست دارد! |